Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2820 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
open system interconnection reference
U
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open system
U
سازگان باز
open system
U
نظام باز
open system
U
سیستم باز
open bus system
U
سیستم گذر باز
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
open ended system
U
سیستم بی انتها
open cycle reactor system
U
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
interconnection
U
اتصالی داخلی
interconnection
U
به هم پیوستگی
interconnection
U
اتصال
interconnection
U
اتصال میانی
interconnection
U
بخش ماده متصل به دو وسیله
interconnection
U
تزویج
interconnection scheme
U
نقشه ی اتصال
interconnection of diagram
U
نمودار اتصال
interconnection wiring
U
سیم کشی
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
reference
U
توجه کردن یا کار کردن با چیزی
reference
U
دستیابی به محلی در حافظه
May I use your name as a reference?
U
اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
reference
U
سفارش
reference
U
معرفی
reference
U
توصیه
May I use your name as a reference?
U
اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
with reference to
U
با اشاره به
in reference to
U
با اشاره به
self reference
U
خود ارجاع
with reference to
U
عطف به
reference
U
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference
U
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference
U
ارجاع امر به داوری
reference
U
توصیه
reference
U
سوابق
reference
U
ارجاع
reference
U
مدارک
reference
U
مراجعه و رجوع کردن
reference
U
مرجع
reference
U
مراجعه رجوع
reference
U
کتاب بس خوان بازگشت
reference
U
ماخذ
reference
U
عطف
reference
U
منبع
reference
U
استفتاء کردن
reference
U
دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
اندیسی که ارجاعی به متن است
reference
U
لیست موضوعات مرتب شده
reference
U
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference
U
راده
reference
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
U
معرف
May I use your name as a reference?
U
اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
reference
U
بازگشت مرجع
reference
U
اشاره
reference
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
cross reference
U
مراجعه متقابل
print reference
U
شماره سری عکس هوایی
cross reference
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
punctuation for reference
U
زیر واژه
circular reference
U
ارجاع چرخشی
call by reference
U
فراخوانی با ارجاع
cross-reference
U
شبکه چهارخانه
frame of reference
U
چهارچوب داوری
frames of reference
U
چهارچوب داوری
cross reference
U
سیستم مختصات
cross reference
U
شبکه چهارخانه
letter of reference
U
توصیه نامه
letter of reference
U
معرفی نامه
reference
[testimonial]
U
مدرک
reference
[testimonial]
U
گواهی
backward reference
U
ارجاع به عقب
reference book
U
کتابمرجع
point of reference
U
آنچهبهشماکمککندموقعیتیرابهتردرککنید
map reference
U
فهرست شناسایی نقشه
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
print reference
U
شماره عکس هوایی
cross-reference
U
ارجاع متقابل
cross-reference
U
سیستم مختصات
cross-reference
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference
U
مراجعه متقابل
cross reference
U
ارجاع متقابل
explicit reference
U
خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
reference sheet
U
برگ تعیین محل یکان برگ معرف
reference sheet
U
برگ راهنما
ideas if reference
U
افکار عطفی
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
reference point
U
نقطه مبنا
reference pilot
U
نمونه مرجع
reference piece
U
توپ مبنا
reference phase
U
فاز مبنا
reference signal
U
سیگنال مرجع
reference station
U
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
external reference
U
مرجع خارجی
external reference
U
ارجاع خارجی
implicit reference
U
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
forward reference
U
ارجاع به جلو
geographic reference
U
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
global reference
U
ارجاع سراسری
sortie reference
U
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
sortie reference
U
شماره پرواز
reference time
U
زمان مرجع
reference number
U
اعداد مبنای نشانه روی
reference line
U
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
delusion of reference
U
هذیان بخود بستن
reference junction
U
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
with reference to letter no
U
با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
cell reference
U
ارجاع سل
reference address
U
نشانی مرجع
reference cell
U
پیل مرجع
reference cell
U
پیل مبنا
reference axes
U
محورهای مرجع
reference datum
U
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
reference edge
U
لبه مرجع
reference language
U
زبان مرجع
reference electrode
U
الکترود مبنا
reference electrode
U
الکترود مرجع
reference frame
U
دستگاه مقایسهای
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
reference group
U
گروه مرجع
reference datum
U
سطح افق بار یاوزن هواپیما
lay reference number
U
شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
to push for an answer
[in reference to something]
U
برای پاسخ فشار آوردن
[در رابطه با چیزی]
cross reference generator
U
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
cross reference generator
U
متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
cross reference table
U
جدول ارجاع متقابل
color carrier reference
U
فاز مبنای حامل رنگ
relative cell reference
U
ارجاع سل رابطهای
absolute cell reference
U
رجوع مطلق سل
reference count technique
U
تکنیک شمارش ارجاعات
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
the open
U
هوای ازاد
open
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
the open
U
ملاء عام
the open
U
ملا عام
open
U
باز کردن باز شدن
open
U
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open
U
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open
U
افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open out
U
بسط دادن
open out
U
توسعه دادن
X/OPEN
U
ول ایجاد سیستمهای باز هستند
to open out
U
باز کردن
open to any one
U
مباح
to open out
U
توسعه دادن
to open out
U
گستردن
to open out
U
بسط دادن
To come into the open.
U
آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
open
U
بی الایش
open
U
دایر
open
U
مفتوح
open
U
:باز
open
U
مهربان رک گو
open
U
واریز نشده
open
U
فضای باز
open
U
ازاد
open
U
زمین باز گسترده
open
U
مروحه را باز کنید
open
U
سکی
open
U
روباز
open
U
باز
open
U
ازاد اشکار
open
U
صریح
open
U
درمعرض
open
U
بی پناه
open
U
بی ابر
open
U
بازکردن
open
U
گشودن گشادن
open
U
مفتوح شدن
open
U
شکفتن
open
U
روشن شدن خوشحال شدن
open
U
باز شدن
open
U
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open
U
نابسته
open
U
قابل بحث
open
U
بی دفاع واریز نش
open
U
بلامتصدی
open
U
تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
U
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
open
U
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open
U
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open
U
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open
U
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open
U
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open
U
اشکار
open
U
گشوده سرگشاده
open
U
فایل خواندنی و نوشتنی
open
U
وزن ازاد
open
U
خط بازبی دفاع
open
U
وضع زه هنگام کشیده شدن
open circuit
U
اتصال باز
open caisson
U
صندوقچه روباز
open circuit
U
مدار باز
open ditches
U
زهکشهای روباز
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
Keynote address
1
مقدار دهدهی بزرکترین عدد اعشاری چیست
1
I need a reference so I came in office on friday to ask you if you can be one of my reference.
2
این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2
این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
1
شما تا چه زمانی حراجی خواهید داشت؟
1
ریاست مخابرات به چهار نفر کارمند ضرورت دارد
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1
تحت نظارت سازمان اتوبوسرانی رشت و حومه
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com